تحلیل عباس عبدی از مازوخیسم رسانه ای
به گزارش مجله نماشو، ما به محاصره رسانه ها درآمده ایم. رسانه هایی که فاقد مسوولیت اجتماعی کافی هستند. رسانه هایی که هر خبر درست و نادرستی را بازتاب می دهند، بدون آنکه تعهدی نسبت به ابعاد مطلب منتشره داشته باشند. رسانه هایی که هدف آنها فقط دیده شدن است.
به گزارش خبرنگاران، عباس عبدی در یادداشتی نوشت: چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ در حالی که توجه مردم به افزایش قیمت ها یا احتمالا کمبود موقتی برخی از کالاها است، به یک باره خبر بریدن گوش یک کودک کار و نیز خودسوزی یک نفر در پارک شهر فضای خبری و رسانه ای را به تصرف خود در می آورد و به نوعی ذهنیت جامعه را به خود مشغول می نماید.
شاید به کار بردن این تعبیر قدری تند باشد، ولی واقعیت این است که ما دچار نوعی از مازوخیسم خبری و رسانه ای گردیده ایم.
دچار نوعی خودآزاری خبری و خودویرانگری گردیده ایم. خودمان را در معرض انواع و اقسام اخبار راست و دروغ قرار می دهیم که فاقد هرگونه ارزیابی قبلی است. کافی است فیلمی را ببینیم که کسی در حال سوختن است، دیگر کاری به علت و منطق و... کار او نداریم، باید ناراحت و عصبانی شویم و به اولین کسی که اتهام متوجه اوست لعن و ناسزا بگوییم.
چند سال پیش یک کارگر زباله جمع کن را چند مامور پیمانکاری شهرداری جلوی فرزند آن فرد او را کشتند.
به طور قطع اتفاقی تأسف بار بود ولی آیا هیچ کس متوجه انتها ماجرا شد؟ آیا هیچ کدام از ما یا حتی شهرداری وقت مسوولیت پذیری از خود نشان دادند که چرا این اتفاق اتفاق افتاده است؟
ما به محاصره رسانه ها درآمده ایم. رسانه هایی که فاقد مسوولیت اجتماعی کافی هستند. رسانه هایی که هر خبر درست و نادرستی را بازتاب می دهند، بدون آنکه تعهدی نسبت به ابعاد مطلب منتشره داشته باشند. رسانه هایی که هدف آنها فقط دیده شدن است.
رفتار ما است که چنین شلختگی خبری را دامن زده است. حتی کسانی که می خواهند حرف و نظری را بگویند برای شنیده شدن حرف شان ترجیح می دهند که آن را با چند کلمه و جمله تند و ناسزا ترکیب نمایند تا شنیده گردد.
آنان هیزم بیار این آتش سوزان هستند. گمان می نمایند که با استفاده از این روش ها و با زدن فلان مسوول یا فلان شهردار می توانند نان خود را در این تنور بپزند. این تنور آن قدر سوزان می گردد که برای هیچ کس خیر و خوشی نخواهد داشت.
جامعه ایران برای دهه های متمادی و تاکنون از داشتن رسانه ای رسمی و مسوول و بی طرف و منصف محروم بوده است. اکنون با فضای رسانه ای غیر رسمی و غیر مسوولی روبرو گردیده است که در کنار نتایج سازنده آن، عوارض منفی مهمی نیز دارد.
به یاد مرحوم مهندس بازرگان می افتم که در یک گفت وگوی تلویزیونی با آن زبان شیرین و ویژه خود گفت از خدا طلب باران کردیم، سیل آمد! حالا ما نیز طلب رسانه آزاد و اکنون باید بگویم که نه فقط برای امنیت ملی، بلکه امنیت اجتماعی و روانی ما را نیز در مخاطره جدی قرار داده است. تنها یک راهکار وجود دارد. آزادی واقعی در رسانه های رسمی می تواند بخش مهمی از این خطرات را از فضای غیرمسوول رسانه ای بزداید.
منبع: خبرگزاری ایسنا