مرگ بازاریابی سنتی و ظهور بازاریابی نوین
به گزارش مجله نماشو، بازاریابی به سبک قدیم مرده است. شاید کسانی که بیشترین اتکا را به بازاریابی سبک قدیم دارند (مؤسسات بزرگ تبلیغاتی و شبکه های تلویزیونی عمده) جسد آن را با طناب به بودجه های هنگفت بازاریابی بسته باشند، تا هرگاه احتیاج باشد، تکانش دهند یا آن را پیش اندازند. ولی، دیگر جشن به انتها رسیده است. عمر آن بازاریابی که ما می شناسیم، به سر آمده است.
جهت دریافت مشاوره خدمات موشن گرافیک از بهترین و باتجربه ترین طراحان کشور همراه ما باشید. از طراحی سناریو تا ساخت تیزر و موشن گرافیک حرفه ای را با بهترین قیمت از ما بخواهید.
تبلیغات انبوه توانایی خود را برای به حرکت در آوردن توده ها از دست داده است. فن آوری، گزینه های بسیار بیشتری نسبت به گذشته به مردم داده و مردم سالاری مصرف نماینده را ایجاد نموده است. هر کس برای هر محصولی که می خواهد بخرد هزاران انتخاب دارد و میلیون ها محصول مختلف برای خالی کردن جیب ها و کیف های مردم در حال رقابت هستند. بنابراین، بازاریابان به شکل فزاینده ای احتیاج به یافتن راه هایی دارند که با هریک از مصرف نمایندگان به طور منفرد، یا در گروه های کوچک تر و کوچک تر صحبت نمایند. با داشتن انتخاب های بسیار زیاد، هر مصرف نماینده به عوامل متعددی برای ارزیابی تصمیم های خود دسترسی دارد، بنابر این بازاریابان باید دلایلی بیابند که با دلبستگی های خاص مصرف نمایندگان رابطه برقرار نمایند. بازاریابی سبک قدیم با رویکرد یک چیز، مناسب برای همه قادر به انجام این کار نیست.
در واقع یک چیز، مناسب برای همه، برای همه مناسب نیست، ولی زمانی که مصرف نمایندگان انتخاب های بسیاری زیادی نداشتند، ناچار به تطبیق خود با آن بودند، اما اکنون نیستند. بازاریابان برای پول ساختن دیگر نمی توانند بر آن دسته از راهبردهای خرده فروشی تکیه نمایند. این راهبردها، با دادن امتیازاتی به خرده فروشان، بیشتر برای جلب نظر آنان بود تا مصرف نمایندگان، و کارآیی دیگری نداشت. در آینده راهبردهای خرده فروشی شبیه آنچه در پایگاه های اینترنتی Amazon.com برای فروش محصولات مورد علاقه مشتریان، طراحی شده است، خواهد بود و آنها، این عمل را برای آسان تر کردن، بهتر کردن و کم کردن زحمت خرید، انجام داده اند.
در آینده بازاریابی باید کوشش خود را صرف آفریدن ارزش در ذهن مصرف نمایندگان کند. این امر یعنی ساختن نام تجاری بر اساس زمینه های مشترک موجود بین مصرف نمایندگان و یک محصول یا خدمت. بازاریابی آینده باید در طول زمان این روابط را عمق بخشد و انتظارات مصرف نمایندگان را تعریف و به آن عمل کند. بازاریابی درباره بسیاری چیزهای دیگر است که با عمل به آن می توان محصول را تر و تازه نگه داشت و آن را برای مصرف نمایندگان خوشایند کرد.
بازاریاب شدن به سبک جدید، کاری بس مشکل است، به ویژه در ابتدا که با مقاومت های زیادی روبرو خواهید بود. مدیریت ارشد، منابعی را که احتیاج خواهید داشت به شما نخواهد داد و آن گاه که بازار ضعیف گردد، به کاهش بودجه بازاریابی همچنان ادامه خواهد داد. شما باید در جای خود بایستید و اعداد و ارقام را بر اساس داده های حساب های سود و زیان در دست داشته باشید تا نشان دهید که بازاریابی شما عمل می نماید و از نوع سرمایه گذاری های خوبی است که برگشت دارد.
مطمئن باشید که بازاریابی جدید، هم پاداش دهنده و هم فوق العاده است. استقامت زیادی از خود نشان دهید. به عنوان یک بازاریاب نوین، هیچ گاه نباید به آنجایی برسید که احساس آسودگی و خیال و تمام شدن کار به شما دست دهد. برای موفقیت در کار بازاریابی، همیشه باید به سختی کوشش کنید. اما، بازاریابی در خود نشاط دارد. چه کسی می خواهد راحت بنشیند و ببیند که جهان چگونه می گذرد؟ بنابراین، برپا خیزید و هر چه زودتر شروع کنید تا پول بیشتری، هم برای خود و هم برای شرکت خود بسازید. در اینجا قصد داریم یک فهرست وارسی از اصول راهبردی ارائه دهیم که باید آنها را به خاطر بسپارید.
اصول بازاریابی نوین
تنها هدف بازاریابی، فروش مقدار بیشتری محصول یا خدمت به تعداد افراد بیشتر، در دفعات بیشتر و با قیمت بالاتر است.
بازاریابی تردستی نیست و اگر بازاریابانی آن را چنین می پندارند، از آن بهره ای نخواهند جست. بازاریابی هیچ رمز و رازی ندارد.
بازاریابی یک رشته حرفه ای و جدی است، شما نمی توانید آن را به فلان پسرخاله یا فر ددیگری که برای این رشته آموزش ندیده است، محول کنید.
امروزه در بازار، مردم سالاری مصرف نماینده حاکم است و مصرف نمایندگان انتخاب های متعددی دارند، بنابراین، بازاریابان باید به آنان بگویند که چگونه انتخاب نمایند.
مقصد خود را برنامه ریزی کنید و آن را پایه آن جایی که می خواهید باشید، نه آنجایی که فکر می کنید می توانید باشید، تدوین کنید. پس از مشخص مقصد خود، برای رسیدن به آن راهبردی تدوین کنید.
راهبرد، فرمانده است. هیچ گاه آن را از قلم نیاندازید. راهبرد، همان چیزی است که همه چیز را در هر چیزی که ایجاد ارتباط می نماید، در کنترل دارد. از راهبرد خود نباید منحرف شوید، ولی می توانید به این تصمیم برسید که باید آن را عوض کنید.
بازاریابی یک علم است. بازاریابی علمی است درباره آزمایشگری، اندازه گیری، تجزیه و تحلیل، پالایش و تکرار. باید آماده تغییر افکار خود باشید.
پیدا کنید که چه چیز مطلوب است و همان را عرضه کنید؛ یا پیدا کنید که چه چیزی میتوانید عرضه کنید و آن را مطلوب کنید. ولی، به یاد داشته باشید که اولی، به آسانی دومی نیست.
هریک از نام های تجاری خود و هریک ازحوزه های بازاریابی خود را اندازه گیری کنید. این عمل را مرتب و هرچند وقت یکبار، حداقل ماهانه، انجام دهید. بازاریابی باید به نتایجی منتهی گردد.
همانندی فروش نمی نماید. ارزش محصول شما با تمایزاتش از رقیب که به شکلی به مصرف نماینده مربوط گردد، مشخص خواهد شد.
نام تجاری خود را با استفاده از تمامی عناصر تصویر، بسازید، تصویر علامت تجاری، تصویر محصول، تصویر استفاده نماینده، تصویر استفاده و تصویر تداعی نماینده.
همیشه به مصرف نماینده دلایل بیشتری برای خرید ارائه کنید. زیرا، احتیاج به آن دارید که مصرف نمایندگان دوباره برگردند و محصولتان را به مقدار بیشتر و قیمت بالاتر بخرند.
به طور محلی بازاریابی کنید. باید به تمامی مصرف نمایندگان چیزی عرضه کنید که برای یکایکشان شخصاً جذاب باشد. نام های تجاری جهانی، از دل بسیای از نام های تجاری محلی بیرون آمده اند.
در آن جایی ماهیگیری کنید که ماهی وجود دارد. کوشش های فروش خود را بر مصرف نمایندگانی متمرکز سازید که خواستار خرید محصول شما باشند. توان خرید آن را نیز داشته باشند. بازار را بخش بندی کنید تا در شناسایی سودآورترین هدف ها، به شما یاری کند.
به منابع کسب و کار فکر کنید، فروش بعدی و مبالغ سود بعدی از کجا خواهند آمد؟
مراقب باشید که تقاضاهای قابل رویت، کورتان نکند. تمایز، از بین رفتنی است.
اول مطمئن شوید که همه کارکنان سازمان شما، راهبرد، مقصد و هدف های کسب و کارتان را درک نموده اند و سپس بگذارید کار خود را انجام دهند.
تدوین و کنترل راهبرد، وظیفه شماست. وظیفه مؤسسات تبلیغاتی، انتقال آن به وسیله ایجاد ارتباطات مؤثر است.
یک مؤسسه تبلیغاتی واحد نمی تواند تمامی احتیاجهای مربوط به همه نام های تجاری را تأمین کند. یک اندازه واحد، قطعاً مناسب همه نیست.
به مؤسسات تبلیغاتی خود خوب پول پرداخت کنید تا بتوانند منابع لازم را برای جذب استعدادهای مفید داشته باشند، ولی از آنها نتایجی را بخواهید که دقیقاً قابل اندازه گیری باشند.
نسبت به فوریت ها حساس باشید و با اشتیاق کار کنید. در غیر این صورت دلیل برای این که صبح از رختخواب برخیزید، وجود ندارد.
منبع: الی گشت