سقوط از ارتفاع 17 متری بازنشسته ام کرد، ماجرای شباهت با حاج آقا زم
به گزارش مجله نماشو، خبرنگاران-گروه هنر-نیوشا روزبان: در سینمای قبل از دیجیتالی شدن و در دهه های 40 و 50 آپارتچی ها از جمله افرادی بودند که وجود آنها برای نمایش یک فیلم واجب بود اما کسی حضور آنها را احساس نمی کرد مگر اینکه یک فیلم پاره می شد و آن وقت بود که مخاطبان سینما به دلیل قطع فیلم احساس نارضایتی نموده و از آپاراتچی می خواستند تا فیلم را به سرعت درست کند.
مراد دورلو از قدیمی های شغل آپاراتچی در سینمای ایران که خاطرات بسیاری از سینما دارد و به بهانه روز ملی سینما گفتگویی مفصل با او تدارک دیدیم.
در قسمت اول مصاحبه با مراد دورلو معروف به امیر دورلو درباره چگونگی ورودش به سینما و آشنا شدن با آپاراتخانه، خاطرات تولدش در سینما سهیلا و روند حضورش به عنوان آپاراتچی گروه سینمایی مولن روژ خواندید. در این قسمت از مصاحبه درباره چگونگی ورود وی به حوزه هنری و پذیرش مسئولیت سینماهای شهرستان حوزه هنری صحبت نموده ایم همچنین به پرمخاطب ترین فیلم هایی که طی فعالیت خود در سینما نمایش داده است، اشاره نموده ایم که از آن جمله می توان به کتاب آفرینش اشاره نمود.
با ما در قسمت دوم و سرانجامی این مصاحبه همراه باشید:
امیر دورلو که در دوره ای تا دهه 70 در یک فروشگاه لوازم سینمایی مشغول به کار گردیده بود در آن سال ها به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی می رود که درباره این اتفاق می گوید: داستان آشنایی و شروع همکاری من با حوزه هنری از این قرار بود که باید کاری را برای پادگان 05 کرمان با مشارکت حوزه هنری انجام می دادم. من به عنوان نیروی فنی به این پادگان رفتم و آنها فکر کردند که من کارمند حوزه هنری هستم و بعد از سرانجام کار، پادگان یک نامه تشکر به حاج آقا زم مدیرعامل وقت حوزه هنری فکس کرد. حاج آقا زم بعد از دیدن نامه متعجب می گردد که چگونه نامه تشکر برای فردی آمده است که اصلا در حوزه هنری کار نمی نماید و از آقای جمشیدی یکی از افراد فنی حوزه هنری پرس و جو می نماید و آقای جمشیدی می گوید بعید می دانم که امیر چنین حرفی زده باشد.
وی اضافه می نماید: از کرمان که بازگشتم پیش آقای جمشیدی رفتم تا رسید کار را ارایه دهم که وی گفت حاج آقا زم می خواهد تو را ببیند و من به ساختمان اداری حوزه هنری کنار سینما آزادی رفتم. وقتی حاج آقا زم من را دید گفت تو چرا اینقدر شبیه من هستی منم گفتم شما شبیه منی. همان دیدار سبب شد تا من در حوزه هنری ماندگار شوم. آن دوران حوزه هنری در نظر داشت تا سینما اسلامشهر را راه اندازی کند و مسئولیت سینماهای شهرستان های حوزه هنری را به من سپردند.
این آپاراتچی سینما با اشاره به اینکه بعد از مدتی با تغییر مدیریت حاج آقا زم همکاران وی نیز از حوزه هنری رفتند و او ماند با 88 سالن سینمای حوزه هنری در سراسر ایران می گوید: در این مدت تمام کوشش خود را کردم تا در کارم کم نگذارم و بهترین کوشش خود را برای کار مناسب انجام دادم. خوشبختانه در حوزه کاری خود موفق بودم و نسبت به آن علم داشتم. من عاشق کارم بودم و از اینکه سال ها در این حوزه کار کردم بسیار خوشحال هستم. آخرین همکاری من با حوزه هنری در سینمای شیراز و سفری که به این شهر داشتم، بود.
دورلو ادامه می دهد: من برای تعویض پرده اکران سینما ایران به شیراز رفتم. پرده ای که در اختیار ما قرار گرفته بود یک متر از یک طرف بلند بود به همین دلیل از همکارم خواستم تا اضافی پرده جدید را ببرد و خودم رفتم تا پرده قدیمی را باز کنم. سوار بالابر شدم و بخشی از طناب های پرده را پاره کردم که ناگهان در ارتفاع 17 متری بالابر خم شد و میله بالابر به کمرم گیر کرد، در نهایت به پایین پرت شدم و دنده هایم شکست. به تهران که بازگشتم بعد از مدتی به حوزه هنری رفتم و خواستم که خود را بازنشست کنم که در نهایت با 42 سال بازنشسته شدم.
این آپاراتچی قدیمی با اشاره به روی کار آمدن سیستم دیجیتال در سینماهای کشور بیان می نماید: با وجود آمدن سیستم های دیجیتال برای نمایش فیلم هنوز هم معتقدم هیچ چیز جای آپارات را نمی گیرد و امیدوارم دوباره آپارات به دلیل کیفیت متفاوتی که دارد روی کار آید. به عنوان مثال نمایش جنگ ستارگان روی پرده تخت که برای این نوع از سیستم نمایشی است، لذت بخش نیست در حالی که پرده قوس دار در هنگام نمایش جذابیت بیشتری دارد.
وی با بیان اینکه اولین سینمایی که از پرده قوس دار استفاده کرد سینما صحرا است، شرح می دهد: این پرده دارای 70 سانتی متر قوس به سمت داخل بود و سینما آفریقا نیز تا 10 سال پیش از پرده قوس دار استفاده می کرد. در جشنواره بین المللی فیلم فجر چند فیلم کودک و نوجوان با نگاتیو 70 میلیمتری آورده بودند و من باید دستگاه را برای نمایش این فیلم ها آماده می کردم و این فیلم ها روی پرده قوس دار نمایش داده شد.
دورلو ادامه می دهد: متاسفانه این روزها ویدیوپروژکشن ها از کیفیت چندانی برخوردار نیستند و آن نور و رنگی را که می خواهیم هنگام نمایش به مخاطب نشان نمی دهند. یک مسئول آپارات یا نمایش فیلم مسئولیت نور و صدا را برعهده دارد و اگر نور و صدا او را راضی نکند، نمی تواند مخاطب را نیز راضی نگه دارد. علاوه بر آن هر آپارات در سینما به این معنا بود که یک یا 2 نفر از کنار آن شغل داشتند، اما با آمدن سیستم دیجیتال شغل بسیاری از افراد از بین رفته است.
وی با اعلام اینکه اولین سینمای دالبی که در ایران راه افتاد سینما استقلال بود، می گوید: من بر اساس کتاب آموزشی که در اختیارم قرار داده بودند سیستم دالبی را در این سینما نصب کردم. البته قرار بود فردی به نام نیکلاس از ایتالیا بیاید تا سیستم دالبی این سینما را به صورت کامل نصب کند و وقتی هم که آمد سیستم را کاملا چک و تنظیم کرد و 6 میلیون تومان دستمزد گرفت.
این پیشکسوت سینما در ادامه خاطره گویی هایش بیان می نماید: من به مسئولان آن موقع گفتم به جای این همه هزینه، من سینماها را دالبی می کنم اما برای سینمای اول 3 میلیون تومان و برای سینماهای بعدی 1 میلیون تومان می گیرم. از من پرسیدند که چرا برای سینمای اول 3 میلیون تومان می گیرم و من گفتم برای اینکه با 2 میلیون آن می خواهم قطعات لازم برای دالبی کردن سیستم ها را خریداری کنم که البته این پیشنهاد من با موافقت همراه نشد.
آپاراتچی سینما ریولی تاکید می نماید: بعد از آن قرار شد سیستم دالبی را در سینما بهمن نصب نمایند که من گفتم این سیستم در سینما بهمن جواب نمی دهد و پیشنهاد دادم تا سینما سپیده که آن دوران از رونق بسیار کمی برخوردار بود دالبی گردد که دالبی کردن این سیستم توسط من صورت گرفت ولی در نهایت به نام کسان دیگری ثبت شد.
وی شرح داد: طی سال ها فعالیت من در هنگام نمایش فیلم با آپارات، تنها فیلمی که با استقبال بسیار بالایی همراه شد فیلم کتاب آفرینش ساخته جان هیوستون بود که این فیلم به مدت 8 ماه به نمایش در آمد. کتاب آفرینش 3 ساعت و 20 دقیقه بود که شامل 18 حلقه فیلم می شد. با توجه به اینکه تعدادی از سینماها با هم این فیلم را نمایش می دادند، فیلمبرها از یک سینما به سینمای دیگر در حال حرکت بودند تا مردم بتوانند فیلم ها را ببینند.
این آپاراتچی می گوید: من در سینماهایی کار می کردم که فیلم ایرانی نمایش نمی دادند و ما همزمان با تمام جهان فیلم های خارجی اکران می کردیم حتی به خاطر دارم که اکران فیلم سینمایی کینگ کونگ را ساعت 1 شب شروع کردیم.
امیر دورلو در سرانجام شرح می دهد: طی سال ها فعالیت خود در سینما به عنوان آپاراتچی تمام کوششم را کردم که به بهترین نحو کارم را انجام دهم و همچنان بعد از این همه سال از انتخاب شغل خود بسیار راضی هستم.
منبع: خبرگزاری مهر