نان این روستا در سنگ پاست !

به گزارش مجله نماشو، سنش که به دبیرستان رسید همه آرزویش این بود در رشته هنر ادامه تحصیل دهد و بازیگر گردد اما به خاطر شرایط وارد رشته فنی و حرفه ای شد و حالا بازی روزگار او و هم سن و سال هایش را سنگ تراش نموده است.

نان این روستا در سنگ پاست !

خبرنگاران:

ایرنا: محمدمهدی سال جاری وارد نوزدهمین بهار زندگیش شده است، سن و سالش کمتر به نظر می رسد و از روزهایی می گوید که قرار بود به شهر برود و در رشته هنر درس بخواند ولی از قضا به رشته فنی رفت.

او که همه امیدش بازیگری بود فکر کرد به آخر خط رسیده ولی گفته بودند که امکان ادامه تحصیل در هنر در دانشگاه برایش میسر است و همین او را در طول سه سال تحصیل متوسطه، به آینده امیدوار نموده بود، اما درسش که تمام شد، او ماند و تیشه ای که باید به سنگ می زد، پیشه ای که در روستایشان موروثی است.

پاییز برای مردم روستای قزلجه کند قروه فصل تیشه زنی است

پاییز برای مردم روستای قزلجه کند قروه فصل تیشه زنی است، حرفه ای که تا اواسط بهار ادامه دارد، شب نشینی ها و دورهمی های خانوادگی جایی در میان اهالی روستا ندارد، روزهایشان آنقدر سخت و خسته نماینده می گذرد که دیگر رمقی برای شب نشینی ندارد.

محمدمهدی هم مثل همه جوانان ونوجوانان روستا، تفریحش صدای سنگ و تیشه است، مردم روستا 2 روز برای جمع آوری سنگ می فرایند و روزهای بعد همان سنگ را به سنگ پا تبدیل می نمایند، سن و سالشان با پینه های دستهایشان همخوانی ندارد، دستهایشان سن شان را بزرگتر نشان می دهد، از کودک 10 ساله تا پیرمرد 90 ساله زندگی خود را بر روی سنگ پایی بنا نموده اند که مواد اولیه اش از پنج معدن بزرگ اطراف روستایشان تامین می گردد.

پاشنه این روستا روی سنگ پا می چرخد

سنگ پا را به نام قزوین می شناسند ولی در غرب ایران یعنی کردستان روستایی وجود دارد که اقتصادش بر پاشنه این سنگ می چرخد.قزلجه کند روستایی در 35 کیلومتری قروه از شهرهای استان کردستان است، روستایی که 246 خانوار با بیش از یک هزار و 56 نفر جمعیت را در خود جای داده است.

خیلی وقت نیست که ارزش پوکه معدنی در ساختمان سازی مورد توجه قرار گرفته و برای همین مردم این روستا قبل از آن هم کارشان با پوکه می گذشت، گدازه های سرد آتشفشانی که حالا دیگر خبری از دهانه های داغ و مذاب آن نیست، امانتی را در منابع طبیعی این روستا به زمین گذاشته اند که معدن دارانش سهم بیشتری از آن دارند مردمی که نام روستایشان در زبان محلی (تُرکی) به معنای روستای طلایی است، گرد و خاک ماشینهای حمل پوکه و لاشه های آن نصیب شان می گردد تا تیشه بر آن بزنند و سنگ پا فراوری نمایند، محصولی که به غیر از ایران در کشورهای همجوار و حتی کشورهای اروپایی نیز خریدار دارد.

سنگ پا نوعی سنگ آذرین است

سنگ پا نوعی سنگ آذرین است که از سرد شدن گدازه های آتشفشانی شکل می گیرد و به گفته آتشفشان شناسان، سنگ پا درواقع از صخره های درحال انفجار آتشفشان ها به دست می آید. این سنگ ها وقتی به بیرون از دهانه پرت می شوند، حین سرد شدن از خود گازی متصاعد می نمایند که سبب سوراخ سوراخ شدن نشان می گردد و همین بافت اسفنجی شکل و زبر این سنگ است که باعث شده خاصیت سایش و لایه بردار داشته باشد.

استفاده از سنگ پا به قدمت تاریخ است و در زمان قرون وسطی ابتدا در رم و سپس در خاورمیانه هم مردم از این سنگ در حمام استفاده کردند. البته شکل استفاده کمی متفاوت بود. ابتدا مردم از سنگ پا برای پاک کردن جرم وسایل استفاده می کردند، بعد وارد صنعت و در نهایت وارد دنیای مد و زیبایی شد.امروز از سنگ پا برای زدودن بافت ها و سلول های مرده و به عنوان یک لایه بردار استفاده می گردد.اینکه چه فوایدی دارد، بماند؛ اینجا نکته مهم سنگ پا این است که معیشت مردم یک روستا حول آن می گذرد.

از آرزوی بازیگری تا واقعیت تیشه زنی

محمدمهدی یکی از صدها نفر اهالی روستاست که روزشان با پوکه شروع می گردد و با سنگ پا به شب می رسند.پدرش 30 سال است که به این کار مشغول است و روزی هشت ساعت تیشه به سنگ می زند و در روز حدود 150 عدد سنگ پا فراوری می نماید و با این میزان کار روزانه حدود 130 هزار تومان عایدی دارد.

محمدمهدی از قول پدرش می گوید: سود سنگ پا را دلال می برد و سود معدن را معدن دار، مردم روستا حتی یک تعاونی ندارند که از حق شان دفاع کند، با اینکه پوکه برای مصالح عمرانی است ولی راه روستایمان آنقدر چاله و چوله دارد که ماشینهای اهالی بخاطر آن صدمه زیادی دیده است.

دستهایی که از کودکی پینه می بندد

او از آینده مبهم بچه هایی می گوید که کودک کار هستند و هیچ پشتوانه ای برای فردای خود ندارند، پدارنشان بیمه ندارند و انگار این مسائل هم مثل سنگ پا، نسل به نسل منتقل می گردد.محمدمهدی از درد دستهایشان می گوید که شب با پماد و ضماد آرامش پیدا می نمایند و صبح فردا دوباره روز از نو و روزی از نو؛ اگر دستکش به دستشان ننمایند مواد معدنی پوکه پوست دستشان را به اصلاح می برد و نازک می نماید و آن وقت باید با دست زخمی کار نمایند.

زمستانها که هوا سرد و برف و بارانی است، سقفی بالای سرشان نیست تا از آنها محافظت کند و ظهرهای گیج نماینده پاییز هم خورشید امانشان نمی دهد و در بهار هم چشمشان هیچ سهمی از زیبایی های فریبنده این فصل ندارد.او با همه سختیها هنوز امیدوار است و عقیده دارد باید با مسائل مدارا کرد چون امکان راحت شدن زندگی وجود دارد و برای اثبات حرفش ما را به کارگاهی می برد که یکی از اهالی دایر نموده است.

در طول رسیدن به راستا کارگاه، چشمم به دیوارهایی است که تکه های بزرگ و سیاه رنگ پوکه سر از دیوارهای کاهگلی درآورده اند و انگار با زبان بی زبانی می گویند که پوکه و مردم این روستا باهم عیاق (دوست) شده اند.

سنگ پای سالمندی و مدرن سازی پیشه گذشتگان

در بین راه مشهدی محمد را هم می بینیم، پیرمردی 80 ساله که نه گوشی برای شنیدن دارد و نه چشمش سوی زیادی دارد، انگشتانه های مخصوصی را تهیه نموده تا تنها از انگشتهایش در برابر ضربات تیشه محافظت کند.

کارگاهی که محمد مهدی از آن حرف می زد، جایی کنار دیوار یک خانه روستایی است که سقفش را نایلون ضخیم پوشانده است و مردی کنار یک دستگاه با سرو صورت پوشیده مشغول کار است.آقای عبدی خودش دستگاهی ساخته است که با آن پوکه های زمخت را، جلا می دهد و برای اینکه بازراگرمی نماید آنها را رنگ می نماید.اینجا دیگر خبری از سیاهی سنگ پا نیست و جشنواره رنگها به راه افتاده است.

خلاقیت محمد مهدی و جشنواره سنگ پاهای رنگی

صاحب کارگاه از کارش راضی است و امیدوار است همه اهالی بتوانند از این دستگاه دست ساخته او داشته باشند تا هم حجم فراوریشان بالا برود و هم عایدیشان بشتر گردد و از همه مهتر دستهایشان اینقدر آسیب نبیند.او علاوه بر تغییر زنگ سنگ پا، شکل آن را از آنچه که بصورت مخروطی مرسوم بود، تغییر داده و حالا مکعب و مربع سنگ پا را هم می توان داشت.

محمدمهدی با دقت دارد دستگاه را برانداز می نماید و مبتکر آن هم عقیده دارد که قزلجه کند قطب فراوری سنگ پای ایران است و اگر این شغل در روستا نیمه صنعتی گردد، هم جوانان ماندگار می شوند و هم با برندسازی آن می گردد دروازه صادرات را به روی سنگ پا گگردد.

با محمدمهدی به سمت محل کارش بر می گردم، به سمت مرکز روستایی که تنها یکی از معادن پوکه آن 2 سینه کار با 600 هکتار محدوده دارد و اهالی عقیده دارند تا 200 سال آینده هم می گردد از آن پوکه استخراج کرد.محمدمهدی دستکش هایش را به دست می نماید و مشغول کار می گردد، او هنوز آرزو دارد بازیگر گردد ولی فعلا دلخوش با بازی زندگی و سنگ پاست.قروه در 90 کیلومتری شرق سنندج مرکز استان کردستان واقع شده است.

منبع: توریسم آنلاین
انتشار: 4 تیر 1401 بروزرسانی: 4 تیر 1401 گردآورنده: namasho.ir شناسه مطلب: 5071

به "نان این روستا در سنگ پاست !" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نان این روستا در سنگ پاست !"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید