طرح مباحث نظری و ایده های نوین بین المللی شدن آموزش عالی
به گزارش مجله نماشو، به گزارش خبرنگاران کتاب بین المللی شدن آموزش عالی: نگاهی نو، گامهایی تحول ساز به تازگی از سوی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی منتشر شده است. در بخشی از مقدمه کتاب می خوانیم: امروزه، دانش و مهارت همکاری های بین المللی از عوامل ضروری موفقیت در بازارهای جهانی و رقابتی است و بسیاری دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی با چالش آموزش و پرورش دانشجویان و دانش آموختگانی که بتوانند تعامل موثر با افراد و سازمانها از ملل و فرهنگ های دیگر داشته باشند؛ روبرو هستند.
موضوعی که امروزه بسیار مهم و در جوامع علمی مطرح است، ضرورت ورود به فرآیند بین المللی شدن آموزش عالی و ارتقای آن است. بین المللی شدن، می تواند مزایای گوناگونی برای موسسات آموزشی عالی به همراه بیاورد، همانند: افزایش معروفیت و برند ملی و بین المللی؛ تقویت نهادی ازطریق ایجاد مشارکتهای راهبردی؛ توسعه انجمنها و گروه های علمی دانشگاهی که به وسیله آن فعالیتهای خود را محک زده، ارزیابی نموده و ارتقا می بخشند؛ افزودن اهداف مهم یادگیری به تجربه دانشجویان؛ توسعه گروههای پژوهشی قویتر؛ و بسیاری دیگر مزایا.
در اسناد و سیاست های بالادستی کشور نیز بین المللی شدن و توسعه همکاری های عملی و بین المللی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، مدیران و مسئولان آموزش عالی به تقویت همکاری های علمی بین المللی تمایل نشان داده و اقداماتی را در این زمینه در دستورکار قرار داده و به انجام رسانیده اند؛ همانند معین شاخص های بین المللی شدن موسسات آموزش عالی و انجام رتبه بندیهایی در این خصوص، معین کردن چند دانشگاه برتر برای رسیدن به تراز بین المللی، تشکیل کمیته های مرتبط، رایزنی با مسئولان دانشگاهی کشورهای مختلف، انعقاد تفاهمنامه و قراردادهای بین المللی، برگزاری نشست ها و همایش ها. حرکت به سوی بین المللی شدن آموزش عالی مستلزم توجه به ارکان و پیش نیازهای گوناگون است و سوال های مختلفی بر این امر مترتب است؛ از جمله: (الف) رویکرد دانشگاه ها برای مواجهه با فرایندهای دنیای شدن چگونه است؟ (ب) فرایندهای بین المللی شدن در آموزش عالی چگونه است؟ (ج) شاخص های بین المللی شدن آموزش عالی چیست؟ (د) ارتباط اقتصاد و بین المللی شدن آموزش عالی چگونه است؟ (ه) بین المللی شدن آموزش عالی چه صندلیی در اسناد بالادستی کشور دارد؟ (و) ذی نفعان بین المللی شدن آموزش عالی چه کسانی هستند؟ (ظ) چه تجارب بین المللی در خصوص بین المللی شدن آموزش عالی وجود دارد؟ (ح) دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران چه تجاربی در خصوص بین المللی شدن آموزش عالی دارند؟ و سوالات دیگری که یافتن پاسخ مناسب برای آنها گام موثری در این جهت خواهد بود.
براساس سوالات مطرح شده، موضوع کتاب حاضر، بین المللی شدن آموزش عالی: نگاهی نو، گامهایی تحول ساز است و تلاش شده تا طی فصول مختلف، ضمن طرح مباحث نظری و ایده های نوین بین المللی شدن آموزش عالی، تجارب زیسته در این خصوص تشریح گردد و جهتهای پیشرو تبیین گردد. فصول کتاب بسان اجزایی از یک کل منسجم، در کنارهم قرار می گیرند تا دید جامع و کاملی در اختیار خوانندگان قرار گیرد. نگارندگان فصول کتاب از متخصصان و صاحب نظران آموزش عالی بوده و تجربه ارزندهای در زمینه بین المللی شدن آموزش عالی دارند. مباحث مطرح شده اکثراً دیدگاه و نظرات تخصصی این جمع حرفهای و خبره، به همراه تجربیات ارزشمندی که درس آموختهای برای دیگر موسسات آموزشی و پژوهشی به همراه دارد؛ است.
کتاب مشتمل بر سه بخش است: مباحث نظری، تجارب ایرانی، و تجارب دنیای. ورود به بحث بین المللی شدن آموزش عالی با نوشتاری به قلم مقصود فراستخواه و تحت عنوان سیاره ما نیازمند برنامه ای قوی در علم و فناوری اجرا شده است. بخش اول کتاب، بر مباحث نظری متمرکز است. در نوشتار آنالیز فرایندهای بین المللی شدن در آموزش عالی به قلم رضا منیعی، مهمترین تغییر و تحولات آموزش عالی در حوزه بین المللی شدن آنالیز شده است. نگارنده این فصل، مباحثی همانند فرایندهای برجسته بین المللی شدن آموزش عالی، بین المللی شدن آموزش عالی در خارج از کشور و در ایران را مورد آنالیز و تحلیل قرار داده و چالش ها و فرصت های آینده را تشریح نموده است.
در نوشتار بین المللی شدن در نظام آموزش عالی: همگرایی و واگرایی به قلم اصغر زمانی، سه رویکرد مختلف برای مواجهه با فرایندهای دنیای شدن مطرح شده است که عبارتند از: (رویکرد اول) واگرایی و دوری، (رویکرد دوم) رویکرد همگرایی که در مقابل واگرایی قراردارد، (رویکرد سوم) رویکرد اعتدال و انتخاب با دانش و بصیرت. نگارنده، ضمن بیان اینکه نظام آموزش عالی ایران واگرایی یا همگرایی تک بعدی را نپذیرفته است، این مساله را طرح می نماید که مدیریت رویکرد سوم و دستیابی به بهتریننتیجه، مستلزم اتخاذ سیاست ها و توجه به بعضی معیارهای پیدا و پنهان در نهاد آموزش عالی است.
در نوشتار بین المللی شدن دانشگاه ها و انقلاب صنعتی چهارم به قلم رضا ماحوزی، به بحث درباره نسبت بین المللی شدن آموزش عالی و موضوع انقلاب صنعتی چهارم پرداخته شده است؛ اینکه انقلاب صنعتی چهارم مقتضی چه نوعی از دانشگاه است و اینکه دانشگاه ها در فضای برآمده از انقلاب صنعتی مذکور چگونه باید خود را در فضای صنعتی و تجاری و فرهنگی میان دولت ها و شرکت ها و اپ های ارتباطی و دیجیتال بازسازی نمایند. نگارنده، تجربه مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در خصوص بین المللی شدن و گام های اجرایی برای توسعه فعالیت های بین المللی را بازگو نموده است.
نوشتار شرایط امکان بین المللی شدن پژوهش در علوم انسانی: نگرش های ناسازگار، صفت های ناسازوار به قلم علی خورسندی طاسکوه و در فصل پنجم این کتاب ارایه شده است. نگارنده، ضمن تشریح نگرش های موجود به پژوهش در علوم انسانی و برشمردن ویژگی ها و واقعیت های پیرامون علوم انسانی و اجتماعی در ایران، الگوی جایگزینی را برای فراوری پارادایم ایرانی علوم انسانی در دو سطح داخلی و بین المللی معرفی نموده است. از نظر نگارنده، اگر مصاحبه و دیالکتیکی بین ایدههای ناسازگار و متضاد در علوم انسانی شکل نگیرد، هیچ سنتزی بنام پارادایم ایرانی علوم انسانی یا هر نام دیگری که در عرصه بین المللی و در محافل معتبر آکادمیک دنیا قابلیت و اعتبار عرضهشدن داشته باشد، شکل نخواهد گرفت.
در نوشتار شالوده های تغییر برای بین المللی سازی مؤسسات آموزش عالی در فرایند یادگیری و پژوهش الکترونیکی به قلم احمدعلی یزدانپناه، مواردی که سمت و سوی دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی به سوی آینده و رسیدن به استانداردهای سطح بین المللی است، توصیف شده است. به زعم نگارنده، چنانچه رسالت اصلی مؤسسات آموزش عالی همچنان دستنخورده باقی بمانند و تغییر ریشه ای در سازمان آنها، به خصوص در اداره امورشان اتفاق نیافتد، در جهت تغییرات ناشی از بین المللی سازی رقیبان دنیای، با مسایل و چالش های عجیبی روبرو خواهند شد.
نوشتار بین المللی شدن موسسات پژوهشی از منظر اقتصادی به قلم یزدان ابراهیمی و در فصل هفتم این کتاب ارایه شده است و مباحثی همانند تامین اقتصادی و هزینه کرد پژوهش بحث شده است. به زعم نگارنده، صرف هزینه در سطح کلان برای بین المللی شدن موسسات پژوهشی باید پیامدهای خود را در سطح خرد و بنگاه های اقتصادی و دانشگاهها و جامعه نشان دهد؛ و این، زمانی اتفاق می افتد که سیاستهای کلان پژوهشی اتخاذ شده در سطح بالا منعکس شده از خواستها و نیازهای پژوهشی سطوح پایین اقتصادی و اجتماعی باشد و اجماعی در خصوص آن وجود داشته باشد.
در نوشتار بین المللی شدن پژوهش؛ از دانشگاه پژوهش محور تا دانشگاه بازارمحور به قلم ماندانا تیشهیار و رسول فیروزی، این مساله طرح شده است که بین المللی شدن دانشگاه ها در دهه های اخیر چگونه می تواند به تربیت شهفرایندانی آزاد، دانا و توانا انجامد و در عینحال، تهدیدات پیشروی آن، چگونه موجب می گردد ایده دانشگاه پژوهش محور، رفته رفته به پژوهش بازار محور تبدیل گردد و نهاد دانشگاه را از نقش تمدن ساز خود دور کند. به زعم نگارندگان، بازگشت به الگوی دانشگاه پژوهش-محور، مستقل و پایبند به اصول اخلاقی و منافع اجتماع بشری شاید تنها راه امیدواری به نقش آفرینی دانشمندان برای بهبود آینده دنیا باشد.
در تدوین و توسعه سند راهنما و اقدام برای بین المللی شدن آموزش عالی، عوامل مختلفی باید آنالیز و مدنظر قرار گیرد که بتوان نقشه راه واقعبینانهتری تدوین کرد تا دستیابی به اهداف با موفقیت همراه باشد. از جمله مواردی که در این جهت بسیار راهگشا خواهد بود، آگاهی از روینمودها و شاخصهای بین المللی شدن آموزش عالی است. براین اساس، مهتاب پورآتشی در فصل نهم کتاب با عنوان نگاشت راه بین المللی شدن آموزش عالی، این موضوع را مورد واکاوی قرار داده و تشریح نموده است.
بخش دوم کتاب، بر تجارب ایرانی تمرکز نموده است. در نوشتار بسترها و موانع بین المللی سازی آموزش و پژوهش جمعیت شناسی در ایران، به قلم رسول صادقی، نمونه ای ارزشمند از بین المللی سازی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی ارایه شده است. نگارنده، ضمن مروری بر تاریخچه و فرایند آموزش و پژوهش جمعیت شناسی در ایران، اقدامات اجرا شده در راستای بین المللی سازی جمعیت شناسی، و چالش ها و موانع مرتبط با آن را بحث و آنالیز نموده است و این موضوع را طرح ساخته است که هرچند جمعیت شناسی در ایران باید متمرکز بر شناخت و تحلیل فرایندها و مسایل نوظهور جمعیتی در کشور باشد؛ اما باتوجه به فرایندهای دنیای تحولات و مسایل جمعیتی و لزوم همکاری های بین المللی آموزشی و پژوهشی، بین المللی سازی آموزش و پژوهش جمعیت شناسی از اهمیت زیادی برخوردار است.
ماندانا تیشه یار در فصل یازدهم کتاب با عنوان بین المللی شدن در دانشگاه های علوم انسانی؛ بازگویی تجربه یک دانشگاه، تجربه بین المللی شدن فعالیت های علمی در دانشگاه علامه طباطبائی، به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم انسانی و اجتماعی در سه منطقه غرب آسیا، آسیای مرکزی و قفقاز، را تشریح نموده است تا از رهگذر آن، بتوان ایده هایی برای ارتقای صندلی بین المللی رشته های علوم انسانی در دیگر دانشگاه های ایران ارایه کرد. نگارنده، ضمن بیان کارهای اجرا شده برای بین المللی شدن فعالیت های علمی در دانشگاه علامه طباطبائی، ایده هایی را در این جهت مطرح نمود؛ همانند: شکل دادن به همکاری و ارتباط برابر/ ایجاد اعتماد به نفس و خودباوری در استادان و دانشجویان / رعایت تعادل در همکاری متقابل، ضمن رعایت احترام به فرهنگها و ملل گوناگون / فراهم آوردن زمینه دوستی های علمی بلندمدت به جای فرصت طلبی ها و منفعت نگریهای کوتاه مدت.
در نوشتار بین المللی شدن علوم انسانی در ایران؛ امکان یا امتناع؟ به قلم مهدی غلامی، بین المللی شدن علوم انسانی در ایران مورد آنالیز قرار گرفته است. به زعم نگارنده، دو سطح از بین المللی شدن داریم: بین المللی شدن دانش و بین المللی شدن دانشگاه و پژوهشگاهها و موسسات پژوهشی و یا به صورت خاص، بین المللی شدن دانش و معارف علوم انسانی، اجتماعی و دینی یا بین المللی شدن موسسات علوم انسانی و مراکز مطالعات دینی. اینجا، مساله این است که آیا در این زمینه تقدم و تأخر مطرح است، لازم و ملزوم بودن یا شرط کافی و شرط لازم بودن، آیا رابطه علت ومعلولی دارند با یکدیگر یا آنکه آیا اساساً بین المللی سازی علوم انسانی میسر و ممکن است یا خیر. نگارنده، چنین مطرح می سازد، کار علوم انسانی تبادل فناوری نیست. بلکه ارزشها، فرهنگ ها، باورها، مسایل اجتماعی، راهحلها، نگرشها و دنیابینیها را مبادله می نماید و این، با تبادلات علمی در سایر حوزهها فرق دارد. باید به اینگونه فعالیتها ارزش داده گردد. غلامی در این فصل، به تشریح تجربه پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در بین المللی شدن پرداخته تا نمونه ای از تدوین نقشه راه همکاریهای علمی بین المللی را ارایه کند.
نوشتار ذی نفعان بین المللی شدن دانشگاه در ایران: لزوم گذار از واگرایی به همگرایی به قلم محمد حسینیمقدم و در فصل سیزدهم کتاب ارایه شده است. نگارنده، به تشریح ذی نفعان بین المللی شدن آموزش عالی در سه سطح تحلیل خرد، میانی، و کلان پرداخته است. به زعم نگارنده، همسویی، همکاری، هم اندیشی، اجماع نظر و همگرایی ذی نفعان بین المللی شدن آموزش عالی در ایران مهمترین راه تفوق بر مسایل و چالش های بین المللی شدن آموزش عالی در کشور است.
در نوشتار ارتقای صندلی مؤسسات پژوهشی ایران در تراز بین المللی: مروری بر تجارب دنیای و ملّی به قلم مریم صنیعاجلال، سیاستگذاری بین المللی سازی مؤسسات پژوهشی در کشور مورد آنالیز نقادانه قرار گرفته است. نکات مطرح شده در این فصل در خصوص بین المللی شدن مؤسسات پژوهشی اروپایی در چند دسته تشریح شد، شامل: اهمیت دستیابی به جرم بحرانی، اهمیت جغرافیا در بین المللی سازی، اهمیت بهره مندی از تکمیل نمایندگان، اهمیت شبکه سازی، اهمیت تأمین منابع اقتصادی، اهمیت جابجایی پژوهشگران در داخل و خارج از کشور، اهمیت فرایندهای نظام حکمرانی مؤسسات پژوهشی، و اهمیت برگزاری کارگاه ها و مجامع علمی. بهزعم نگارنده، بین المللی شدن مؤسسات پژوهشی نه بهعنوان موضوعی انتزاعی و مجرد؛ بلکه باید در بافتار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن جامعه محقق گردد و رشد پیدا کند. بنابراین، تنها با تأکید بر بعضی شاخصهای عینی، ملموس و فنی نمی توان انتظار داشت بین المللی شدن آموزش عالی صورت بگیرد.
در نوشتار اعضای هیات علمی و بین المللی شدن آموزش عالی: بازدارنده ها و پیشبرنده ها، اصغر زمانی و مهتاب پورآتشی تلاش کردند اهمیت تعاملات اعضای هیات علمی در فرایند بین المللی شدن را تشریح نمایند. در این فصل، ضمن طرح این مساله که آیا اسناد بالادستی در تعاملات بین المللی اعضای هیات علمی به عنوان عاملی پیشبرنده یا بازدارنده نقش دارد؛ دیگر عوامل موثر در این جهت در دسته بندی های چندگانه ای مورد کنکاش قرار گرفته است؛ شامل: عوامل پیشبرنده در سه دسته: عوامل فردی، عوامل ملی، و عوامل فراملی. عوامل بازدارنده در چهار دسته: عوامل فردی، عوامل تیمی و تعاملات تیمی بین المللی، عوامل دانشگاهی و فرادانشگاهی داخل کشور، و عوامل بین المللی و خارج از کشور.
در نهایت، بخش سوم کتاب، تجارب دنیای را مدنظر قرار داده است. در نوشتار آنالیز تطبیقی فرایند اجرایی شدن تفاهمنامه های بین المللی در دانشگاه های منتخب دنیا به قلم مسعود موسوی شفائی، فاطمه هاشمی، شهناز شهربانیان و هاجر آذری، عوامل موثر در بین المللی شدن دانشگاهها شناسایی شده است. نگارندگان، ضمن آنالیز فرایند پیش از انعقاد تفاهمنامه و امضا سند همکاری، فرایند اجرای تفاهمنامه های بین المللی، و فرایند ارزیابی اجرای تفاهمنامه؛ به این نتیجه دست یافتند تفاهمنامه های همکاری در دانشگاه های منتخب برتر بین المللی دارای رویه معین انعقاد، اجرایی شدن، و نظارت بر اجرایی شدن است. در واقع، فرایند تعریف شده به وسیله این دانشگاهها برای امضای سند به صورتی است که اجرایی شدن آنها را دربردارد.
مجید قاسمی و مرشیدی سیرت از اعضای هیات علمی مؤسسه ملی پژوهش در آموزش عالی مالزی هستند و در فصل هفدهم کتاب در نوشتاری با عنوان بین المللی شدن آموزش عالی در مالزی: اقدامات ساده، نتایج ارزنده به بیان برنامه هایی که مالزی صورت داده تا توانسته به توفیق نسبی در حوزه بین المللی کردن آموزش عالی و تبدیل شدن به یکی از قطب های اصلی آموزش عالی در شرق آسیا برسد؛ پرداخته است. نگارندگان، ضمن معرفی اجاقتصادی این اقدامات و برنامهها، از جمله: همکاری با سازمانهای بین المللی، تشویق اساتید به همکاری با اساتید صاحبنام خارجی، اجرای برنامه های تبادل دانشجو با دانشگاههای خارجی، اجرای برنامه های تبادل استاد با دانشگاه های خارجی، و برنامه ریزی و اجرای رشته های مشترک آموزشی با دانشگاه های خارجی؛ به محققین و اندیشمندان حوزه آموزش عالی پیشنهاد کردند تا با درنظر گرفتن شرایط اقتضایی کشور عزیزمان ایران، چگونگی به کارگیری و اجرای این اقدامات و برنامه ها در حوزه آموزش عالی کشور را آنالیز نموده و نتایج را در اختیار سیاستگزاران قرار دهند تا امکان ارایه سیاست های مبتنی بر یافته های پژوهشی در خصوص بین المللی کردن آموزش عالی تسهیل گردد.
کتاب بین المللی شدن آموزش عالی نگاهی نو، گام هایی تحول ساز به تلاش مهتاب پورآتشی عضو هیأت علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی و جمعی از همکاران تألیف و به همت انتشارت موسسه در 410 صفحه به بهای 110 هزار تومان منتشر شده است.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران