9 صحنه تماشایی در فیلم های سال 2021 که حتما باید ببینید
به گزارش مجله نماشو، چند روزی است که سال 2021 با تمام فراز و نشیب های سینمایی اش به انتها رسیده اما این سال که با توجه به مسائل گسترده جانبی از نظر سینمایی نسبتا پربار بود احتیاج به توجه و موشکافی های بیشتری دارد.
از میان آثار سینمایی گوناگون 9 صحنه برتر فیلم های سال 2021 را به شکل مختصر آنالیز نموده ایم و شرح داده ایم که چرا گمان می کنیم حتی پس از مدت ها هم از فیلم های باکیفیت تر این سال میلادی، این صحنه ها را به خاطر خواهیم سپرد.
1. در هایتس (In the Heights) - 96000 دلار
وقتی می گوییم دلتنگ سینما شده ایم به شکل ویژه به تجربه تماشای موزیکال های مجذوب نماینده روی پرده بزرگ سالن های سینما اشاره داریم. فیلم سینمایی در هایتس به کارگردانی جان ام. چو پیش از همه گیری کرونا ساخته شد اما طی سال 2021 به نمایش عایدی و اهمیتی که این کارگردان به کیفیت و خیره نمایندگی فراوری اثر خود داده بود دقیقا همان چیزی بود که چشم های مشتاق سینمادوستان در پی آن بود.
فیلم در بسیاری از صحنه ها از هم خوانی گروه های بسیار بزرگ خوانندگان تشکیل شده اما احتمالا اوج هماهنگی ها، مقیاس بزرگ کنارهم قرارگرفتن هم خوانان، استفاده از شیوه های خاص فیلم برداری، حضور رنگ و حرکات چشم نواز بازیگران در صحنه مربوط به 96000 دلار دیده می شود.
این صحنه در حقیقت نوعی خیال پردازی و دامن زدن به فانتزی های ذهنی شخصیت های مختلف است؛ موضوع درباره بردن جایزه بخت آزمایی به مبلغ 96000 دلار است و هر کس به شیوه خود خیال پردازی می نماید که اگر این پول بادآورده را برنده شود با آن چه خواهد نمود و در پی چه برنامه ها و آرزوهایی می رود.
در مجموع هنگام تماشا این سکانس تحت تأثیر شور و جنب و جوش آن قرار خواهید گرفت و هم زمان نمی توانید جلوی لبخندتان را هم بگیرید.
2. دست خدا (The Hand of God) - عصرانه
صحنه غداخوردن در فضای باز آن هم در یک بعد از ظهر زیبای شهر ناپل درفیلم تماشایی دست خدای پائولو سورنتینو که شبیه به یک دفترچه خاطرات دلچسب سینمایی است را باید یکی از برترین لحظات سینمایی سال 2021 به حساب آورد.
برترین بخش ماجرا البته زمانی است که ابعاد کمیک صحنه بیشتر خود را آشکار می نماید؛ مسخره کردن مادربزرگ عصبانی که هنگام غذاخوردن رفتار خنده دار و زننده ای دارد. دیالوگ هایی که میان افراد مختلف رد و بدل می شود و اوج مضحک بودن شرایط هم احتمالا در لحظه حضور خواهر بسیار چاق خانواده اتفاق می افتد وقتی که با دوست نوش از راه می رسد و مرد هم خود را به وسیله یک حنجره الکتریکی روباتیک معرفی می نماید.
با این وجود فضای کلی بامزه صحنه به تنهایی آن را در میان لحظات سینمایی 2021 ماندگار نمی نماید بلکه نوعی حال و هوای نوستالژیک و گرمای خانوادگی است که باعث می شود این صحنه را در این فیلم و در میان آثار سال میلادی 2021 به خاطر بسپاریم.
3. بدترین فرد در جهان (The Worst Person in the World) - مهمانی
در صحنه مهمانی، جولی که در پی رابطه یا اتفاقی نو است وارد یک مهمانی عروسی می شود و با یک مرد جوان مجذوب نماینده و قدبلند آشنا شده و گپ می زند.
آنچه در ادامه رخ می دهد 10 دقیقه کاملا تأثیرگذار و به شدت رمانتیک است که کلاس درسی است برای نشان دادن فضای عاطفی و نوعی شیمی خاص میان دو انسان.
نکته جالب تر آنکه این زوج هر دو در رابطه اند و اصرار دارند که به شرکای عاطفی خود خیانت ننمایند و همین هم آشنایی و گفت وگو میان آن دو را پیچیده تر از قبل می نماید. یک بازی خاص درباره اینکه آیا این هم خیانت محسوب می شود؟
فیلم سینمایی بدترین فرد در جهان یک کمدی رمانتیک درباره گرفتاری ها و دشواری های رابطه یک زن است؛ زنی نزدیک به شروع دهه چهارم زندگی اش که با پرسش هایی اساسی در رابطه با زندگی روبرو شده است.
4. بارب و استار به ویستا دلمار می فرایند (Barb and Star Go to Vista Del Mar) - افتتاحیه
هرگز نمی توان حدس زد که در صحنه افتتاحیه یک اثر سینمایی قرار است با چه چیزی روبه رو شویم اما طی سال 2021 با کمتر صحنه افتتاحیه ای شبیه به صحنه شروعین فیلم بارب و استار به ویستا دلمار می فرایند روبرو شدیم.
در این صحنه یک پسر روزنامه فروش با دوچرخه اش در یکی از منطقه ها حومه شهری بخش های مرکزی آمریکا رکاب می زند و در حالی که روزنامه ها را تحویل می دهد روی یکی از آهنگ های مشهور دهه 1980 به نام گناه کار که به وسیله زوج باربارا استرایسند و بری گیب خوانده شده لب می زند.
چرا این ترانه؟ این ترانه ارتباط مستقیمی با مضامین بعدی فیلم یا دوره زمانی آن ندارد اما با این وجود به نظر می رسد برای شروع فیلم یک انتخاب ایدئال است چرا که هم به شکل ظریفی به روح ماجراجویی ها و مخاطرات کریستن ویگ و انی مامولو که درون فیلم تجربه می نمایند اشاره دارد و هم اشاره ای به شوخ طبعی های دیوانه وار و خاص فیلم دارد که اساسا از نظر ماهیت، پرداختی تصادفی دارند.
در ادامه فیلم هم با برخی وقایع عجیب روبرو می شویم که باز به نظر می رسد فیلم با همان صحنه افتتاحیه از نظر عاطفی و روانی ما را برای چنین وقایعی آماده نموده است.
5. لیکریش پیتسا (Licorice Pizza) - رانندگی در سراشیبی
تعداد معدودی فیلم ساز سراغ داریم که بتوانند همانند پل توماس اندرسن لحظاتی بسازند که در سطوح متفاوتی بر مخاطبانشان اثر می گذارد. او صحنه هایی می آفریند که از یک سو طرح داستانی را پیش می برند، از طرف دیگر برخی نکات کلیدی نمادین را منتقل می نمایند و هم زمان احساسات مخاطبان را هم درگیر می سازند.
سکانس رانندگی در سراشیبی تپه در فیلم لیکریش پیتسا دقیقا واجد چنین ظرایفی است. در این صحنه از فیلم اندرسن که طی سال 1973 جریان دارد و یک کمدی دوران بلوغ است آلانا هایم یک کامیونت را که سوخت تمام نموده در تپه های هالیوود می راند.
آلانا یک زن جوان مسحورنماینده است که زندگی اش تعریف چندانی ندارد و کار و بارش به جایی نمی رسد. او با گری ولنتاین، یک پسر پراعتماد به نفس 15 ساله روبرو می شود اما نقطه اوج رابطه آن ها و همه بی پروایی جوانی شان هنگام سواری با این کامیون دچار بحران می شود.
ما چهره آلانا را در نمای نزدیک به وسیله آینه بغل راننده می بینیم؛ چهره ای که هر لحظه هم زمان با نزدیک شدن به جهت پشت سر بیشتر غرق در ترس و ناراحتی می شود.
6. قدرت سگ (The Power of the Dog) - پیاده روی
در اغلب لیست های سینمایی مربوط به آثار برتر سال 2021 به فیلم نو جین کمپیون یعنی قدرت سگ اشاره شده است.
جین کمپیون 12 سال پس از آخرین فیلم سینمایی بلندش با فیلم قدرت سگ بازگشتی هیجان انگیز به سینما را تجربه نموده است؛ اثری به میزان فیلم های قبلش شجاعانه، غیرقابل پیش بینی و زنده به همراه پیچیدگی های روانشناختی بسیار. این اثر سینمایی با بازی بندیکت کامبربچ، کیریستن دانست و جسی پلمونس، درباره رابطه میان دو برادر است که پس از ازدواج یکی از آن ها دچار بحران می شود.
یکی از تأثیرگذارترین صحنه های فیلم که هم زمان از نقاط عطف کلیدی آن هم به شمار میرود برمی شود به لحظه ای که فیل، پیتر را می بیند که با وجود تمسخر و طعنه های مردان اطراف، با اعتماد به نفس مشغول آنالیز لانه یک پرنده است.
دقیقا در همین لحظه او تصمیم می گیرد به نوعی پیتر را زیر بال و پر خود بگیرد. اما دقیقا به چه هدفی؟ مخاطب نمی تواند از این هدف اطمینان حاصل کند و احتمالا خود فیل هم از هدفش چندان مطمئن نیست. آیا انگیزه نوعی حسادت است؟ میل به حفاظت کردن از یک فرد دیگر؟ ترکیبی از این ها؟ به هر حال احساساتی پیچیده و ترکیبی در کار است.
به صورت کلی فیلم کمپیون به علت شیوه های ظریف و مجذوب نمایندهش در آنالیز مردانگی، احساسات مرتبط با آن و تعریف خاصی که از سرکوب به دست می دهد توجه بسیاری جلب کرد و این صحنه را هم می توان در کلیت چنین فضایی آنالیز کرد.
7. تیک، تیک… بوم! (Tick, Tick… Boom!) - استیون سوندهایم
تیک، تیک… بوم! یک اثر موزیکال زندگینامه ای درباره جاناتان لارسون آهنگساز، ترانه سرا و نمایش نامه نویس آمریکایی است که سال 1996هنگامی که 36 سال داشت درگذشت.
نقش لارسون را اندرو گارفیلد ایفا نموده؛ او را در حال ارائه یک اجرا در یک کارگاه نمایش می بینیم در حالی که همراه با چندین خواننده و آهنگساز دیگر مشغول به کار است. پس از آن به ترتیب دو چهره شاخص و مطرح جهانی تیاترهای موزیکال به روی صحنه می فرایند و توصیه ها و نقدها خود را ارائه می نمایند. نفر اول فردی است به نام والتر بلوم با بازی ریچارد کیند که گویا از شخصیت چارلز استراوس الهام گرفته شده. اما نفر دوم کسی نیست جز استیون سوندهایم که صرف حضورش در سالن تمام جوانان سالن را غرق در شور و هیجان نموده؛ سوندهایم با چهره ای ژولیده، چروکیده و ریش دار نمایش داده می شود که پشت رفتارهای کم وبیش خجالتی اش تواضع بسیاری به چشم می آید.
پیش از ادامه روایت داستان باید به این نکته اشاره نمود که سال 2021 سالی بود که استیون سوندهایم آهنگساز و ترانه سرای بسیار مشهور آمریکایی از جهان رفت. سوندهایم پیش از آنکه تبدیل به یک ترانه سرا و آهنگساز حرفه ای شود، فعالیت تیاتری اش را وقتی 27 ساله بود با نوشتن ترانه برای تئاتر موزیکال داستان وست ساید شروع کرد؛ اثری که سپس به سینما راه یافت و چنان پیروز شد که حال استیون اسپیلبرگ اقتباس نوی از آن را جلوی دوربین برده است. با این اوصاف چندان بی مناسبت نیست که سوندهایم در یک لحظه تاثیرگذار با بازی بردلی ویتفورد در فیلم تیک، تیک… بوم! حضور پیدا کند.
به فیلم و صحنه محبوبمان بازگردیم. بلوم خودخواه است و موضع فرادست دارد؛ او پیچیدگی ها و خلاقیت کار لارسون را نادیده می گیرد و در نقدهاش می گوید اثر از نظر تجاری پیروز نخواهد بود. سوندهایم اما موضع متفاوتی می گیرد و از اثر تعریف می نماید؛ ویژگی های خاص آن را نشان از اصالت کار ارزیابی می نماید. عجیب نیست که بلوم در واکنش، خیلی سریع موضعش را 180 درجه تغییر می دهد و ادعا می نماید با سوندهایم موافق است. آنچه درباره این صحنه بسیار دوست داشتنی است و باعث می شود حضور سوندهایم واقعا یکی از لحظه های درخشان فیلم های سال 2021 باشد این است که کلماتی که سوندهایم از آن ها استفاده می نماید، لحن و حالت رفتار او بسیار باورپذیر و دقیقا متعلق به فضا و حال و هوای یک آهنگساز بزرگ قدیمی نیویورکی است.
8. شوالیه سبز (The Green Knight) - جنگجوی درختی
از میان همه فیلم هایی که سال جاری اکران شدند شوالیه سبز روی کاغذ و پیش از آنکه به تماشایش بنشینیم، بدترین به نظر می رسید. اساسا شخصیت های اصلی خود داستان به علاوه دو پتل در نقش سر گوین ترکیب واقعا ناراحت نماینده ای به نظر می رسیدند و این ها در کنار کارگردانی که می دانستیم سابقه ساخت فیلم های اژدهای پیت و داستان یک روح را دارد نشان می داد باید برای یک فاجعه خنده دار آماده باشیم. نتیجه البته خنده دار بود اما خنده ای خطاب به ما و قضاوت های اشتباه اولیه مان نه خطاب به فیلم چرا که اگر بخواهیم صادق باشیم تقریبا هر لحظه و دقیقه از فیلم شوالیه سبز تماشایی از کار عایدیه و اساسا انتخاب ماندگارترین لحظه این فیلم کار دشواری است.
با این وجود اگر مجبور باشیم فقط یک صحنه یا لحظه را انتخاب کنیم احتمالا باید سراغ جنگجویی که صورتی شبیه به درخت دارد برویم؛ زمانی که او صورتش را از شانه هایش جدا می نماید و پس از آن به حالتی عجیب زنده می شود، سرش را بر می دارد و با اسبش به بیرون می تازد. این صحنه احتمالا خیره نماینده ترین قسمت در کل این اثر سینمایی است.
9. اسپنسر (Spencer) - مروارید
اثر زندگینامه ای و البته کاملا داستانی پابلو لارائین تا حد زیادی واجد عناصر و سبک پردازی تیاتری و گاهی اغراق آمیز است و البته شاید چنین چشم اندازی هم شایسته آنالیز یک سلبریتی مشهور باشد که پیشتر هم در تصویرسازی های عمومی جایگاه اغراق آمیز و نمادین یافته است.
این نوع تمایلات و سبک پردازی ها در فیلم لارائین طی یک صحنه ضیافت به شدت کابوس وار به اوج خود می رسد؛ صحنه ای که در آن ترکیب آداب دانی و آراستگی سلطنتی و حالت تب آلود ذهنی پرنسس دایانا فضا را برای او به شدت غیرقابل تحمل می نماید.
همه این ها به برترین شکل خود را درون گردنبد مروارید حجیمی نمایان می نماید که دایانا باید آن را روی گردنش به سختی نگه دارد؛ گردنبندی که به وسیله شوهرش بی عشق و عاطفه به او هدیه داده شده و می تواند به شکلی نمادین همانند یک طناب اسیرنماینده و کنترل نماینده هم تفسیر شود.
در نهایت این رشته گسسته می شود و مرواریدها روی میز شام پخش شده و داخل سوپ سبز رنگ پریده او فرو می فرایند. این صحنه کابوس، کیفیتی ویژه دارد و سوای مضامین مطرح شده زنی را نشان می دهد که می خواهد امتیازها و مزایای اسیرنماینده اش را با دست خود از میان ببرد.
منبع: دیجیکالا مگ